زندگیـــ ِ وارونه !
در زندگی بعدی ،
کاش میشد مسیر را ،
وارونه طی کنم.
در آغاز ،
پیکری بیجان و مرده باشم ..
و آنگاه راه آغاز شود ..
در خانهای از انسانهای سالمند ،
زندگی را آغاز کنم ..
هر روز
همه چیز بهتر و بهتر شود !
به خاطر بیش از حد سالم بودن ،
از خانه بیرونم کنند. ^__^
بروم و حقوق بازنشستگیام را جمع کنم..
و سپس، کار کردن را آغاز کنم.!
روز اول یک ساعت طلایی خواهم خرید
و به مهمانی و پایکوبی خواهم رفت.
سپس چهل سال پیوسته کار خواهم کرد ..
و هر روز، جوانتر خواهم شد.
آنگاه، برای دبیرستان، آمادهام ..
و سپس به دبستان میروم ..
و آنگاه کودک میشوم و بازی میکنم.. :)
هیچ مسئولیتی نخواهم داشت.
آنقدر جوان و جوانتر میشوم تا به یک نوزاد تبدیل شوم.
و آنگاه نه ماه ،
در محیطی زیبا و لوکس، چیزی شبیه استخر،
غوطه ور خواهم شد.
و سپس،
با یک لحظه برانگیختگی شورانگیز،
زندگی را در اوج به پایان برسانم !
"زندگی وارونه - وودی آلن"
- ۹۳/۱۱/۰۹