* * بـــ ــرف * *
تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری
آرزو می کنم هر روز زمین بخورم !
کاش تابستان ها هم برفی بود ..
تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری
آرزو می کنم هر روز زمین بخورم !
کاش تابستان ها هم برفی بود ..
بدون سیب
کاشف جاذبه می شدم ؛
تنها اگر ..
من و تو و نگاهـــــــــــــ ــــت،
قبل از نیوتن بودیـــ ـــم ^__^
صدای گام های تو
ضربانِ زندگی من است
با من راه بیا
هنوز تشنه ی زنده بودنم .. ♥
کنارت حس تنهایی ندارم
به جز تو هیچ دنیایی ندارم
نبین انقدر با تو خوبه حالم
من این احساسو هرجایی ندارم
وقتی عاشق تو باشم قلبم اندازه ی دریاست
آسمون ِ رو سر تو پرچم منه که بالاست
وقتی عاشق تو باشم دردمو طاقت میارم
من به جز فهمیدن تو تو جهان کاری ندارم
همه دارو ندار زندگیمی
نباشی هم کنار زندگیمی
یه دنیارم بگیرم آخرش باز
تو تنها افتخار زندگیمی
پ . ن : هـــِی میام اینجا ُ متن آهنگا رو Copy / Paste میکنم !! چون شــاید خیلیاشون حرفای ِ دلمن که نمیدونم چجوری باید گفت ! :/ محض ِ اطلاع ^_^
دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ییست ..
اگر برف ببارد هست !
اگر برف نبارد نیست !
مثل دنیای من و تو !!
اگر تو باشی هستم ..
اگر نباشی .. ♥
پــ . نــ : از ایـنجـا … ؛ کـه هـسـتـم ، تا انـجا کـه تو هـسـتی … ؛ وجـب بـه وجـب .. ؛ دلـتـنـگـم…!
پــ . نــ : دست های تو را که می گیرم ، از همه چیز دست میکشم !
پــ . نــ : حلقه ی بازوانت تنگتر میشود و من آزادتر گم میشوم! میان دنیایی که فقط اندازه ی یک " مــن " جا دارد .. !
پــ . نــ : صندوقچه ی آرزوهایم با یک کلمه پر شد : تو … ♥
^__^
اگر " تو " نبودی ؛
من .. بی دلیل ترین اتفاق گیتی بودم ...
" تو " هستی و همین من .. ؛ محکمترین بهانه ی خلقتم .. :x
پ . ن : اگر مرا بخوانی ام و گر مرا برانی ام ؛ نمی روم ز کوی تو .. ، عجب نشسته ای به دل .. :)
سرتاسرِ "قلبت" باید به دست من "تسخیر" شه
تو زندگیم جز عشق "تو" هر حسی "بی تاثیر" شه
شونه هامو به خستگیت هر لحظه "پیشنهاد" کن
به من فراتر از همه ؛ همیشه "اعتماد" کن ..
از فکر عمری "داشتنت" ؛ وجود ِ من "لبالبه"
چون هم تو "بی نظیریُ" هم حس ِ من "جاه طلبه"
میخوام انقده نقش ِ من تو زندگیت "پُر رنگ" شه
که وقتی "پلک" میزنی ؛ دنیات واسم "دلتنگ" شه..
قلمروئه خیالتو ؛ با فکر من "محصور" کن
برای با من بودنت "تقدیرُ" مجبور کن
حتی نمیخوام "سایتو" با کوچه ها قسمت کنم
از من نخواه به چیزی جز "داشتن تو "عادت کنم
آرامشو تو زندگیم با "خنده هات" مرسوم کن
یک بار واسه همیشه این ؛ دیوونه رو "آروم" کن .. ♥
Weep not for roads untraveled
Weep not for paths left lone
Cause beyond every bend is a long blinding end
It’s the worst kind of pain I've known
Linkin Park - Roads Untraveled
The future that we hold is so unclear
But I’m not alive until you call
And I’ll bet the odds against it all
Save your advice ’cause I won’t hear
You might be right but I don’t care
There’s a million reasons why I should give you up
♥But the heart wants what it wants
-___-
Special
عاشقم ..
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا ؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی ..
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم .. :)
" فریدون مشیری "
پــ.نــ :
گفته بودی که چرا محو تماشای منی | آنچنان مات، که حتی مژه بر هم نزنی | |
مژه بر هم نزنم تا که ز دستــــم نرود | ناز چشــم تو به قدر مــژه برهمزدنــی |
در زندگی بعدی ،
کاش میشد مسیر را ،
وارونه طی کنم.
در آغاز ،
پیکری بیجان و مرده باشم ..
و آنگاه راه آغاز شود ..
در خانهای از انسانهای سالمند ،
زندگی را آغاز کنم ..
هر روز
همه چیز بهتر و بهتر شود !
به خاطر بیش از حد سالم بودن ،
از خانه بیرونم کنند. ^__^
بروم و حقوق بازنشستگیام را جمع کنم..
و سپس، کار کردن را آغاز کنم.!
روز اول یک ساعت طلایی خواهم خرید
و به مهمانی و پایکوبی خواهم رفت.
سپس چهل سال پیوسته کار خواهم کرد ..
و هر روز، جوانتر خواهم شد.
آنگاه، برای دبیرستان، آمادهام ..
و سپس به دبستان میروم ..
و آنگاه کودک میشوم و بازی میکنم.. :)
هیچ مسئولیتی نخواهم داشت.
آنقدر جوان و جوانتر میشوم تا به یک نوزاد تبدیل شوم.
و آنگاه نه ماه ،
در محیطی زیبا و لوکس، چیزی شبیه استخر،
غوطه ور خواهم شد.
و سپس،
با یک لحظه برانگیختگی شورانگیز،
زندگی را در اوج به پایان برسانم !
"زندگی وارونه - وودی آلن"
و " عشق " را
کنار تیرک راه بند'
تازیـانـه می زننـد'
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد .. '
روزگار غریبی است نازنین .. '
آنکه بر در می کوبد شباهنگام'
به کشتن چراغ آمده است '
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد .. '
همیشه لبخند یه قسمتی اَ من بود
نمایش اول ، یه عبرتی اَ شب بود
لیوانِ قهوه ، سیگارِ فَلّه ، لباس برّه ، صدایِ نعره
این زندگی یه گرگه با زخم روی گُرده
بدون کشتن ، اون بازیا رو برده .. -_-
♥ صــــادقـــ ♥